الفتی اول، به نظر می رسید که انتخابات عمومی بریتانیا در 4 ژوئیه هر آنچه را که می خواست به دولت داد. نیروهای بی ثبات کننده شکست خوردند. مرکز سیاسی بار دیگر بر برتری خود تاکید کرد. پس از ریاست بر یک سری از رسواییهای فساد و تشنجهای اقتصادی، حزب محافظهکار که مدتها حکومت میکرد، بدترین نتیجه انتخابات خود را کسب کرد و تنها ۱۲۱ کرسی از ۶۵۰ کرسی پارلمان را به دست آورد.
پیش بینی می شد که Reform UK، گروه راست افراطی به رهبری نایجل فاراژ، 13 کرسی به دست آورد، اما با 5 کرسی باقی ماند. حزب ملی اسکاتلند در پیشبرد اهداف خود برای انحلال اتحادیه شکست خورد و به 9 کرسی سقوط کرد و نیم میلیون رای از دست داد. در همین حال، حزب کارگر، تحت “دولت جدید” سر کیر استارمر، 411 کرسی را در برنامه ای که با انضباط مالی، ایمان به بازار آزاد و وفاداری به ناتو تعریف شده بود، به دست آورد. اکثریت آن غیرقابل عبور است و شکست نیروهای چپ در صفوف آن همه جانبه است.
با این حال، نگاه دقیق تر به داده های انتخابات این تصویر را پیچیده می کند. مشارکت رای دهندگان با 59 درصد، دومین کمترین میزان مشارکت از قرن نوزدهم بود. سهم حزب کارگر از آرا تنها 34 درصد و آرای آنها 9.7 میلیون نفر بود – کمتر از آنچه تحت رهبری سوسیالیست جرمی کوربین در سال 2017 (12.9 میلیون) و 2019 (10.3 میلیون) دریافت کردند. استراتژی سیاسی آن، برای تغییر نام خود به عنوان حزب محافظه کار جدید بریتانیا و حذف حامیان حزب قدیمی، بر اساس شرایط خودش شکست خورد: تعداد ناچیزی از رای دهندگان محافظه کار جدا شدند. بسیاری دیگر در روز انتخابات در خانه ماندند یا به اصلاحات روی آوردند که 4 میلیون رای به دست آورد. اثرات تحریف کننده سیستم رأی گیری اختیاری به Starmer اجازه می دهد تا به طور پیش فرض پیروز شود.
به نظر می رسد تلاش های دو حزبی برای دفن میراث کوربینیسم نیز شکست خورده است. کوربین که از حزب کارگر اخراج شد و از لیست آن خارج شد، همچنان یک ستاره راهنما برای چپ بریتانیا است و نقشی پیشرو در جنبش همبستگی فلسطین در کنار کمپینهای ضد ریاضت اقتصادی و خصوصیسازی ایفا میکند. به عنوان فریلنسر در (…)
مقاله کامل: 2,531 کلمات
این مقاله برای مشترکین قابل خواندن است